تحلیل و تبیین مبانی کنش‌گفتاری «لیس کمثله شئ» در اندیشه صدرایی

نوع مقاله : علمی پژوهشی

نویسنده

استادیارگروه آموزش الهیات، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران

چکیده

درحوزه هستی‌شناسی و خداشناسی دقت در فحوای کلام توحیدی به ویژه در امر آموزش اهمیت ویژه‌ای دارد. این نوشتار برمبنای فکری صدرالمتالهین و پیروان مکتب او، به تحلیل مبانی کنشِ‌گفتاریِ جامعی ازآیه مبارکه «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ»جهت آموزش تماتیک آیه مذکور پرداخته است. دیدگاه‌های متفاوتی از اهل لغت و مفسران درباره این عبارت قرآنی بویژه درباره کاف در«کَمِثْلِهِ» ارائه شده‌است. برخی کاف را زائد و برخی غیر زائد می‌دانند و برخی«مِثل»را درمعنای غیرحقیقی خود بیان می‌کنند.از اندیشه‌های خاص ملاصدرا وپیروان وی و هم چنین از ادامه آیه نامبرده، چنین برمی‌آید که کاف زائد نیست و می‌توان با بررسی کنش‌گفتاری صریح و پیچیده در آیه مذکور- مطابق با اصول توحیدی- مثلیت را برای ذات حق قائل شد؛در نتیجه چنین معنا شود که: «مِثلِ او مِثل ندارد»؛ زیرا برخلاف نظام فکری مشائی که ده عقل را واسطه خلقت برمی‌شمارد، ملاصدرا به خلقت یک تجلی تام وحدانی، سِعّی و انبساطی به نام «حق مخلوق به» قائل است. بنابراین از طریق قاعده الواحد، وحدت شخصی وجود، حق مخلوق به، از عبارت « هوالظاهر و الباطن» وهمچنین بخش دوم آیه پیش گفته«هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ» می‌توان آن تجلی وحدانی را تبیین و به نوعی مماثلت رسید. این پژوهش با رویکرد کنش گفتاری و به روش تحلیل کیفی مبانی و به صورت تماتیک انجام گرفته است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


CAPTCHA Image