مقاله حاضر با تمایز قائل شدن میان دو مفهوم تبیین (explanation) و تفسیر (interpretation) در مطالعه تاریخ، جایگاه هرمنوتیک سنتی را در سیر تکوین و تحول علم تاریخ بررسی میکند. تبیین به معنای تشریح چگونگی و چرایی وقوع سلسله حوادث مربوط به موضوع مورد مطالعه در پرتو شرایط خاص گذشته، و تفسیر به معنی ورود اندیشه (اندیشه مأخوذ از زمان حال) محققی است که موضوع خاصی را مطالعه میکند تا پس از تبیین، تحلیلی نظاممند را از آن ارائه دهد.
هرمنوتیک سنتی با تأکیدی که بر مؤلف محوری و متن محوری داشته و فهم وثیق را احیاء و باز تولید درکِ مؤلفین متون میداند، در حوزه معرفت تاریخی بر این نظر است که محققین تاریخ در راستای شناخت سلسله حوادث مربوط به موضوع مورد مطالعه خویش باید عمده تلاش خود را مصروف احیای شناخت مورخین معاصر با وقوع حوادث نمایند و اندیشه آنها را مبنای فهم خویش قرار دهند. از این روی، رهیافت هرمنوتیسینهای سنتی در مرحله تبیین موضوعات تاریخی به کار میآید و مورخین را در رسیدن به دادههای قابل وثوق تاریخی که سهم مهمی در تکوین علم تاریخ دارد یاری میدهد.
کلیدواژهها: هرمنوتیک، هرمنوتیک سنتی، علم تاریخ، تبیین، تفسیر.
ارسال نظر در مورد این مقاله