معروف است که «شرطی اتفاقی» در منطق اسلامی به دو معنا به کار رفته است: «اتفاقی عام» و «اتفاقی خاص». اما با نظر به آثار منطقدانان مسلمان، در مییابیم که این دو معنای «شرطی اتفاقی» به دو صورت گوناگون تفسیر شدهاند: هر کدام از اتفاقی عام و خاص، گاهی به شرط «عدم لزوم» و گاهی بدون «شرط لزوم» در نظر گرفته شدهاند. ما این دو تفسیر را «اتفاقی بشرطلا» و «اتفاقی لابشرط» نامیدهایم. از سوی دیگر، نشان دادهایم که مثالهایی در آثار منطقی بزرگان ما وجود دارد که با هیچ یک از معانی یاد شده برای «اتفاقی» مناسبت ندارد و تنها تفسیری که از آنها میتوان ارائه داد «استلزام مادی» یا «استلزام تابع ارزشی» مورد اشاره در منطق جدید است. ما این معنا را «اتفاقی اعم» نامیدهایم. در این مقاله، معنای دیگری برای شرطی اتفاقی یافتهایم که در زبان طبیعی کاربرد دارد اما در آثار قدما و معاصران، اشارهای به آن نمییابیم و آن اتفاقیهایی است که مقدم آنها کاذب یا ممتنع است و ما آنها را، به اقتباس از «لزومی لفظیِ» خواجه نصیر، «اتفاقی لفظی» نامیدهایم.
کلید واژهها: اتفاقی عام، اتفاقی خاص، اتفاقی بشرطلا، اتفاقی لابشرط.
ارسال نظر در مورد این مقاله