مک اینتایر معتقد است که تاریخ فرهنگ و تفکر غرب، در دو راستای متفاوت قابل تحلیل است، به گونهای که عقل مدرن، عقل رها و آزاد و در نتیجه سرگردان و راه نایافته به تفکری مستحکم و متین است و عقل پیش از دوره مدرن، عقل غایت مند، درآمیخته به فضیلت و در قید و بند سنت بوده است. تفکر و سنت عقلانی پیش از مدرن، در طی یک دیالکتیک تاریخی همواره راه پیشرفت را طی کرده و هر سنتی با شناخت نواقص و محدودیتهای سنن قبل از خود، درصدد تکمیل و تصحیح آنها برآمده است.
ادعای اصلی مک اینتایر آن است که راه برون رفت از معضلات انسان مدرن، بازگشت مجدد او به سنت و اجرای پژوهشهای عقلانی جانبدارانه است؛ زیرا، انسان مجزا شده از سنت، تاریخ و بدون فضایل اخلاقی نمیتواند عاقل باشد، همان طور که فرد بدون جامعه و عقل، هرگز نمیتواند از فضایل اخلاقی بهرهای برده باشد.
وی به منظور اثبات این دعاوی به ذکر شواهد تاریخی با تحلیلهای فلسفی خاص خود میپردازد که به شرح آنها پرداختهایم.
کلید واژهها: سنت، تاریخ، جامعه، عقلانیت، فضیلت.
ارسال نظر در مورد این مقاله